کیک خیس شکلاتی

– 🌟#بازگشت این داستان ها از کتاب بازگشت و تجربه های نزدیک به مرگ واقعی است قسمت اول ✨وقت سحر از غصه نجاتم دادند✨ دوران دبیرستان به پای..

کیک خیس شکلاتی
کیک خیس شکلاتی - Lady Chef

کیک خیس شکلاتی


🌟#بازگشت

این داستان ها از کتاب بازگشت و تجربه های نزدیک به مرگ واقعی است
----
قسمت اول

✨وقت سحر از غصه نجاتم دادند✨

دوران دبیرستان به پایان رسید درسم خوب بود حسابی برای کنکور خواندم و در یکی از دانشگاههای معتبر قبول شدم. راهی شهر دیگری شدم خوابگاه دانشجویی و همراهی با دوستانی که هر کدام یک طرز فکری داشتند

من در دوران دبیرستان اهل فعالیت در مسجد بودم و همواره نمازهایم را به جماعت میخواندم

اما کم کم تغییراتی در من بوجود آمد. وقتی در تعطیلات به منزل برمیگشتم با انتقادهای پدرو مادرم روبرو میشدم
چرا به مسجد نمیروی؟
چرا هییت را ترک کردی؟
چرا
اواسط دهه نود بود که پیامرسان تلگرام در اوج شهرت قرار گرفت و مرجع استناد بسیاری از مردم گردیده بود. من هم تمام اوقات بیکاری را پای موبایل بودم

برخی کانال ها و گروه های تلگرام، به صورت غیر مستقیم، ایمان و اعتقاد مردم را هدف قرار داده بود

من هم باورم شده بود و گذشته خود را مسخره میکردم. اعتقادم این شده بود که دلت پاک باشه، همه چیز درسته

کم کم نمازهای صبحم قضا میشد و تحت تأثیر رفقا کلا نمازهایم را رها کردم.. شعارم شده بود دلت پاک باشه خدا به این دولا راست شدنهای ما احتیاج نداره...!
کم کم پدر و مادرم فهمیدند و خیلی با من صحبت کردند اما من در مقابل نصیحتهای انها لبخندی از سر تمسخر میزدم که شما هم دلتون خوشه! ببینید دنیا دست کیه. برید اروپا و امریکای بی نماز را ببینید مگه میشه خدا تمام أدم های بی نماز را توی آتیش ببره بس کنید این حرفهای قدیمی رو
تقریبا تمام کارهای معنوی که قبلا داشتم ترک شد!
یکی دوسال از بهترین سالهای عمرم دیگه هیچ عمل صالحی برای رضای خدا نداشتم
روزها گذشت تا آن سحر جمعه رسید سحری که من دوباره متولد شدم

✨دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
✨واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند...

آب حیات واقعی را در آن سحر به دستم دادند

هیچوقت ان لحظات را فراموش نمیکنم
در خانه بودم بی خوابی به سرم زده بود نیمه شب امدم داخل حیاط که یکباره نفسم به شماره افتاد

قدرت هیچ کاری را نداشتم. حتی نتونستم کسی را صدا بزنم پاهایم سست شد و روی زمین افتادم
من در جوانی سکته کردم مثل خیلی های دیگر...همینطور که روی زمین بودم خروج روح از بدنم را دیدم چقدر آرامش پیدا کردم

چقدر زیبا و باشکوه بود من بافاصله در گوشه حیاط منزل ایستادم و به بدن خودم نگاه میکردم

یکباره...

ادامه دارد

اللٰهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش همه ی غذاهای کانال Lady Chef اینجا کلیک کنید

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: