کاپ کیک موز

– مافین و کاپ

کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کوک‌برگر

کاپ کیک موز


کوک‌برگر
کاپ کیک موز

(از دسته ی مافین و کاپ)

مواد لازم برای تهیه کاپ کیک موز برای 24 نفر

  • مواد اصلی
  • کره 3/4 پیمانه
  • آرد کامل 2 پیمانه
  • تخم مرغ 3 عدد
  • بیکینگ پودر 1.5 قاشق چای خوری
  • نمک 3/4 قاشق چای خوری
  • جوش شیرین 1/4 قاشق چای خوری
  • موز له شده 1/2 پیمانه
  • شیر 1/3 پیمانه
  • خامه ترش 1/4 پیمانه
  • وانیل‏ 1 قاشق چای خوری
  • شکر 1 پیمانه
  • خامه‏ فرم گرفته به مقدار لازم
  • شکلات آب شده به مقدار لازم
  • خامه‏ منجمد 2 لیتر

نکته های مهم برای تهیه کاپ کیک موز

کاپ کیک برای صبحانه گزینه مناسبی است و می توانید از شب قبل آن را آماده و صبح میل کنید. این کیک ها را تا سه روز در یخچال و ظرف دردار می توان نگه داشت

طرز تهیه کاپ کیک موز

1. تخم مرغ و کره را از نیم ساعت قبل در دمای اتاق قرار دهید. در این فاصله، قالب های مافین را با روغن چرب کنید یا داخل آنها کاغذ روغنی مخصوص مافین بگذارید.

2. در یک کاسه متوسط، موز، شیر، خامه ترش و وانیل را با یکدیگر مخلوط کنید و کنار بگذارید.

3. فر را با دمای 350 درجه فارنهایت روشن کنید. در یک کاسه، کره را با هم زن برقی با سرعت متوسط به مدت 30 ثانیه هم بزنید. به آرامی شکر را اضافه کنید و مدام هم بزنید. سپس تخم مرغ ها را یکباره اضافه کنید و تا زمانی هم بزنید که پف کنند.

4. مواد را داخل قالب های مافین بریزید و دوسوم آنها را پر کنید. با کف قاشق سطح آنها را صاف کنید. به مدت 18 تا 20 دقیقه در فر قرار دهید تا پخته شوند. 5 دقیقه آنها را کنار بگذارید تا خنک شوند و سپس از قالب خارج کنید.

5. خامه فرم گرفته را داخل قیف قنادی بریزید و روی کاپ کیک ها بگذارید. روی آنها شکلات آب شده بریزید و با آلبالوی شیرین یا آجیل موردعلاقه تزیین و سرو کنید

تصاویر تزئینات کاپ کیک موز

کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کاپ_کیک#خامه#شکلات - محبوبه
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کاپ کیک هایی که من برای ولنتاین درست کردم،گلها و قلبها رو هم با خمیر ژلاردی که زینب سادات عزیز آموزش داده بودند درست کردم. امیدوارم تو ساعت خوبی نشون داده بشه،دوست داشتید به پیجم سر بزنید دوست های کلیپ برگری - مامان آرمین
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - زندگی مانند درست کردن چای می ماند: خود بینی ات را بجوشان, نگرانی ات را تبخیر کن, غم هایت را رقیق کن, اشتباهاتت را از صافی بگذران, و آن وقت طعم خوشبختی را بچش آنچه "خداوند"میدهد"پایانی"ندارد و آنچه "آدمی"میدهد"دوامی" ندارد, زندگیتان پر از داده های "خداوند" باشد - Samaneh.d
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - پدرم دوبار بلند میشه که بره بیرون ولی پسر عموهاش شونشو فشار میدن وهولش میدن پایین یعنی که بشین،پدرمم به ناچار واز ترسش قبول میکنه.بعدم نمی پذیرفته که بره حجله ولی مادرش بهش میگه اشتباهی که من کردمو نکن ومجبوری برا پذیرفته شدن همه چیو قبول کنی وحالا برو حجله همه چی درست میشه ولی گویا با حجله هم چیزی درست نشده ومهر دختر عموی بیست سال بزرگتر به دل داماد نوجوان نمی افته.وپدرم به هوای کار وکارگری هفته به هفته وماه به ماه میرفته اهواز،شیراز وحتی اصفهان وبرنمی گشته وفقط مقداری پول برای اسما میفرستاده که یه وقت عموش خون به پانکنه،بعدم میفهمه که اسما حامله است ومجبور میشه برگرده ومیاد آبادان واونجا شروع میکنه به کار وخالد بدنیا میاد و در نهایت اسما میبینه که بابام تحت فشاره وبهش علاقه نداره میگه زن دوم بگیر وپدرمم از خدا خواسته خواهر یکی از دوستاشو که بختیاری بوده(مادرم) رو خواستگاری میکنه وبا هم ازدواج میکنن .تقریبا ده ها بار این داستانو شنیده بودم هر بار که پدرم تعریف میکرد خشم وعصبانیت از عموش تو چشماش موج میزد .وهر بار که به پایان داستان میرسیدیم تو چشمای ام خالد یه غمی میومد ومن دلم براش میسوخت آروم دستمو میزاشتم رو دستش دلم میخواست بهش بگم غصه نخور بر عکس بابام من خیلی دوست دارم مواظبتم ولی روم نمیشد ،اما انگار میفهمید چی میخوام بگم اونم سرشو به علامت تایید حرف نگفتم تکون میداد.)خلاصه پدرم اینهمه حرف زد وتعریف کرد که داداشمو راضی کنه ولی بازم راضی نشد وحرف حرف خودش بود.بابام با عصبانیت گفت تو قبول نکنی خواهرتم که قراره هفته دیگه زن پسر عموت بشه ودختر عوض کنیم باهم رو دستمون میمونه ودختریم که اسم روش باشه وبمونه دیگه مونده میگن عیب داره تو این بدنامیو چطور تحمل میکنی.تازه فهمیدیم تو جلسه ای که پدرمو عموم گذاشتن وبریدن ودوختن خواهرمم قراره بدن به پسر عموم (پسر عموم یه زن داشت وسه تا بچه زن اولش یه مشکلی پیدا کرده بود از کمر به پایین حالت فلج پیدا کرده بود میگفتن دیگه بچه دار نمیشه به هر حال باید سریع یکی جایگزین میشد که هم بچه بیاره وهم کارا زن اولیه رو بکنه) .بازم برادرم میگفت که خوب پدر من تو مگه بهت ظلم نشد مگه عموت برات تصمیم نگرفت وتو ناراضی بودی برای چی تو هم برا همه تصمیم میگیری من زیر بار نمیرم ،بابام رو به مادرم میکرد ومیگفت این بچه من نیست قسمت هفتم این بچه من نیست معلوم نیست کار کیه. مادرم میگفت مرد چرا تهمت میزنی،زبونتو گاز بگیر من از کجا اینو آوردم تو داری غیرت خودتم زیر سوال میبری وداد وبیداد وگریه وزاری وقهر.تقریبا یک هفته ای این جریانا تو خونه بود.من همیشه پیش ام خالد میخوابیدم .ولی وقتی پدر ومادرم قهر بودن من باید میرفتم تو اتاقشون وبینشون میخوابیدم ونقش دیوار جدا کننده را داشتم.حقیقتش خیلیم میترسیدم پدرومادرم پشتشونو به من میکردن ومن اون وسط دراحاطه دوتاکوه گوشت بودم و هر لحظه ممکن بود غلت بزنن ومن اون زیر خفه بشم ولی خدارو شکر یه شب پدرم با یه جفت النگو پیچیده لای دستمال اومدودستمالو گذاشت کف دستم وگفت بده به مادرت ومنم که پیک این دونفر بودم النگوها رو دادم به مادرم وآخرشب مادرم گفت سلیمان برو ام خالد تنهاست ومنم از خوشحالی چنان میدویدم وفرار میکردم که سه بارپام گیر کرد لب پایین دشداشه(لباس بلند عربی)و تلو تلو خوردم وبا سر رفتم تو در، سرم درد گرفت .ولی اونشب با خیال راحت خوابیدم.وخدا روشکر صبح دوباره ارامش برقرار شد حداقل بین مادر وپدرم.ولی داداشم همچنان مورد غضب بود.تو بچگی با خودم میگفتم بزرگ که شدم همیشه کلی النگو طلا میخرم ومیزارم تو جیبم هر وقت زنم یا زنام گریه کردن یکی میزارم کف دستشون تا گریه نکنن ودوستم داشته باشن.البته بگم خیلی دلم میخواست بعضی وقتام بابام یه جفت النگو برا ام خالد میخرید ولی اون همیشه محروم بود ودیده نمیشد.بیچاره تو زندگی اولشم زن چهارم بوده اونم دختری ده ساله وشوهری هفتاد ساله.(الان که به زندگی اطرافیانم نگاه میکنم همش ظلم بود ظلم.به دخترا به پسرا،همش ستم بزرگترا بود تصمیم رو فقط مردا واونم بزرگترا میگرفتن)rbiazar پدرم هر کاری کرد داداشم تصمیمش عوض نشد وقتش بود که عموم اینا بیان وکارا رو بکنن برا عقد خواهرم ،پدرم هنوز جرات نداشت جریان داداشمو بهشون بگه یه روز صبح اومدن با کل کشیدن ودست زدن وچندتا بقچه پارچه اوردن وحنا وخرما وشیرینی و...روسر خواهرم یه پارچه سبز انداختن وکف دستاشو حنا گذاشتن .برا بقیه مهمانها هم همینطور،تو قسمت مردا رو خبر ندارم چی گفتن وچکار کردن من همیشه تو اینمواقع قسمت زنا بودم ،یکی از پیرزنا کلی دعا خوند براشون وآرزوی خوشبختی و...مادرمم با کمک بقیه نهار درست کرد وهمه که تقریبا صد نفری بودیم خوردیم.ومهمانها رفتن وقرار شد فردا بیان عروس رو ببرن.چیزی که تمام مدت توجه منو جلب کرده بود این بود که خواهرم هیچ احساسی نداشت اصا نه شاد بود نه ناراحت ، مات مونده بود ،انگار خشک شده بود مثل مجسمه بودقسمت هشتم - رامتین
کاپ کیک یزدی
کاپ کیک یزدی - کیک_یزدی#کیک #کاپ_کیک #سنتی #فنجونی #هل #گلاب #یزدی #رمضان #افطار #سحر لینک دستور از همراهیتون یک دنیا ممنونم دلتون شاد😘😘😘 - Maral Farhadi
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - آنی شرلی گفت: آه ماریلا! نصف لذت هرچیز، انتظاری است که برایش میکشی. ممکن است خیلی چیزها را به دست نیاوری. اما میتوانی از انتظار کشیدن برایشان، لذت ببری. خانم لیند می گوید که آدم خوشبخت کسی است که انتظار هیچ چیز را نمی کشد؛ چون در این صورت هرگز ناامید نمی شود. اما به نظر من انتظار نکشیدن بدتر از ناامید شدن است. 📕 آنی_شرلی ✍ #ال_ام_مونتگمری - کافه عصرونه
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کاپ کیک موزی با تزیین توت فرنگی و گلهای شکری اماده.تقدیم نگاه زیبای همه دوستهای گلم .زندگیهاتون پر از اتفاقات خوب باشه انشالله - ثمین
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کافه عصرونه
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - این کاپ کیک ها رو هم با دستور کیک ساده خانگی درست کردم،وقتی سرد شد،یه لایه موز روش چیدم،بعد خامه رو با ماسوره ریختم روی موزها.تزیینش هم با فوندانت هست.خیلی براشون زحمت کشیدم امیدوارم دیده بشن. #کاپ-کیک#ولنتاین#روز-عشق - مامان آرمین
کاپ کیک موز
کاپ کیک موز - کافه عصرونه

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی:

نظرات کاربران

sogol — جمعه، ۲۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۶
سلام من تازه به جمعتون وارد شدم لطفا منو کنید
زهرا جون — یکشنبه، ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۰:۵۹
عالی بود
زهرا جون — یکشنبه، ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۰:۵۹
لایکم کنید
ℳaℓყaო — سه‌شنبه، ۱۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۷
عزیز جان شما که چیزی نذاشتی چرا میگی😩
زهرا جون — یکشنبه، ۱۶ تیر ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۵
عزیزم متونستی توضیحات م رو بخونی فهمیدی😒
ℳaℓყaო — یکشنبه، ۱۶ تیر ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۶
باشه خو وا😐
زهرا جون — یکشنبه، ۱۶ تیر ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۱
به خودت بگو😩
ساناز — جمعه، ۲۳ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۷
چرا نصفه نیمه هس دستورش؟؟ پس آرد چی شد؟!
من نمیدونم چرا بعضی از دستورای خود کلیپ برگر ناقصه بعد ما عکس و دستور پخت کامل میذاریم تایید نمیکنن!!!!!!!!!
Hosna — پنجشنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۶
|••زندگی یک اثر هنریست\نه یک مسئله ی ریاضی|••
|••بهش فکر نکن\ازش لذت ببر|••
Ghazaleh — پنجشنبه، ۲۱ تیر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۷
😗😗😗😗
elham — دوشنبه، ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۳
سلام ببخشید منظورش از خامه فرم گرفته یعنی چی؟
sahar — شنبه، ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۶
خامه ترش از کجا تهیه کنیم
لیلا — یکشنبه، ۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۹
تودسته بندیهابخش سس و رب طرزتهیه خامه ترش هست گلم
saharak — سه‌شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۱
دستورش ناقص نیس؟!موادی که مرحله ۲ کنار گذاشتیم همون کنار موندن معلوم نشد چیشد :/
انیس و اسرا — پنجشنبه، ۲۱ آبان ۱۳۹۴ - ۰۶:۵۹
خیلی عالیه
همایون — دوشنبه، ۱۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۹
من این خامه و ایناش رو حذف کردم ولی بازم خ خوشمزه شد ...
حدیث — دوشنبه، ۱۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۶
چقدر سخته.
مریم گلی — شنبه، ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۳
خامه ترش رو از کجا تهیه کنیم؟
ترگل — شنبه، ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۲
وندا:
با اینکه درستش نکردم، اما مواداش و نظرات بقیه و ظاهرش خییییییلی خوشمزه به نظر میرسه
AAAA — دوشنبه، ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۱
خوب بود
akram — پنجشنبه، ۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۹
عالی بود ممنون
فاطمه — پنجشنبه، ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۰
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم
زیبا — چهارشنبه، ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۱
کلمه ی عالی رو تو گوشت زمزمه کن !
Anee — چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۳
وایییی منم موخوام!
برم درست کنم!!!
ب نظر ک عالی میاد!!! :-):-):-)
السا — پنجشنبه، ۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۲۰
خیلی عالی بود
mmj75 — پنجشنبه، ۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۸
من درست کردم خوشمزه بود وعالی ممنون کلیپ برگر تودر همه‌ی آشپزی ها تکی
:-*=-O:-$ — چهارشنبه، ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۳
زیباست و خوش مزه
ترانه — شنبه، ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۳
؟؟؟ تکلیف آرد و بکینگ پودر وخامه منجمد چی شد؟
زهرا — شنبه، ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۰
خوش مزه بود