مطهره سادات - کانالها
همه مطالب مربوط به مطهره سادات
مطهره سادات
4.70
فلافل ساده
― سلاااااااام
من بلاخره بعد از مدتها اومدم😊✋
دلم براتون یه ذره شده بودااااا
یه متن خوشگلم آوردم براتون که این مدتی که نبودمو جبران کنم..
مطهره سادات
4.20
آش رشته منزل مادرشوهرم
― کرونا اومد تا به ما یاد بده که :
چقدر دست دادن با دوستانمون لذت بخش بود و ما ازش بیخبر بودیم.
اومد و یادآور شد چقدر دورهمی هامون لذت بخش بو..
مطهره سادات
5.00
لازانیا منزل مادر همسرم
― پلان اول :
مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.
کیان: این کار را نکنید امیر
مختار: برای چه؟
کیان: چون وقتی ..
مطهره سادات
4.20
جوجه مهمون خواهرهمسرم
― من امروزی نیستم!
هر چه فکر می کنم جای من اینجا نیست! من باید سال ها قبل از این زندگی میکردم
در آن روزهایی که لاکچری ترین خانه ها خانه های ح..
مطهره سادات
4.00
لازانیا
― دﻭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺗﻮ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺷﻮﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﺍﻭﻟﯽ:
«ﺩﯾﺸﺐ، ﺷﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ. ﺗﻮ ﭼﻪ ﻃ..
مطهره سادات
5.00
کپشن رو بخونین
غذا منزل مادر همسرم
― بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه دوستایی که این پست رو میخونن ( و حتی نمیخونن )
چندوقتی نبودم و درگیر درس و زندگی بودم
بعدشم که خواستم ..
مطهره سادات
4.00
مرغ منزل خاله همسرم
― میریم ساندویچی فلافل بخوریم
قبل از ما 8 نفر تو صف هستند و مغز ما شروع میکنه به حساب کتاب :
هشت نفر تو صفن و هر ساندویچ را 3 دقیقه ای میده و ..
مطهره سادات
4.00
استیک مرغ
ورق بزنید
― قبل تر ها ، عید که میشد ، حتی اگر ساعت سه صبح هم بود ، بیدار میشدیم ، با چشمان پف کرده و باز و بسته لباس های نو میپوشیدیم
هفت سین میچیدیم می..
مطهره سادات
4.60
کیک مرغ
― مردی داشت در جنگل قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید.
به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه ایی با سر..
مطهره سادات
4.40
میهمانی
― حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم پی..
مطهره سادات
4.00
تولد همسرم
― مامانم زن خیلی خوبیه...
از اون خوبایی که واسه خودش یه پا خانوم خونه است.
از اونا که آشپزی و کدبانوییش بیسته!
از اون زنایی که باحرف زدن با مر..
مطهره سادات
4.40
کیک شیفون گردویی
ورق بزنید
― عزیز که پشتی ها و قالیچه ی ایوونو جمع میکرد ، نشستم رو نرده ها و پرسیدم :
چرا جمع میکنی عزیزجون؟
گفت: مادر پاییز داره میشه، برگا میریزه رو ..
مطهره سادات
5.00
پیش غذا
― موی سرش از نرمه گوش پایین تر نمی آمد و اگر بلندتر می شد، میان موها را می شکافت به طرفین. پیشانی بلندی داشت و ابروان کمانی. دندانهایی صاف، ..
مطهره سادات
5.00
جوجه منزل مادر همسر جان
― هوا بدجوری طوفانی بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابی مچاله شده بودند. هر دو لباس های کهنه و گشادی به تن داشتند و پشت در خانه می لرزیدند. پسرک..
مطهره سادات
4.50
رامیون (کره ای)
― طوبا خانم که فوت کرد «همه» گفتند چهلم نشده حسین آقا میرود یک زن دیگر می گیرد. سه ماه گذشت و حسین آقا به جای اینکه برود یک زن دیگر بگیرد، هر..
مطهره سادات
4.40
سالاد هویج و کلم
― نماز اول وقت و رضا شاه
بربالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم
پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجاحضور داشت
چند دقیقه. بعداز ورودما اذان مغر..
مطهره سادات
4.40
حلوای اربعین 98
ورق بزنید
― دختر بی حجابی بودم
کلا اعتقادی به حجاب نداشتمبه محرم و نا محرم،به حجاب
برام بی اهمیت بود سفت و سختم پای خواستم بود..
مطهره سادات
4.30
سالاد اندونزی
― 🍃 #داستانک
شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت: گوش کن! میخواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می گفت، همسایه حرف او را قطع کرد و..
مطهره سادات
4.80
ساندویچ ژامبون
― امروز از اول صبح تا همین یک ساعت پیش کلی عاشق شدم... یک مشت عشق ناکام!
#عاشق پیر مردی شدم که داشت با زنش راه می رفت؛حیف که پیچیدند توی خیابو..
مطهره سادات
5.00
ژله آناناس با شیر
― این شعرو حتما بخونید💕
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من ..
مطهره سادات
4.80
ژله و دسرموز
― تصور کن شب وقتی دستشویی میری و مسواک میزنی و مثل بقیه اهل خانه با خیال راحت روی تخت دراز میکشی و چون خسته هستی فوری چشم هات گرم میشه و خوا..