حلوا درباری

– شاید بخاطر داشتن پسته اسمشو گذاشتن درباری..خونمون دربار نیست ولی با تجربه این حلوای ساده وخوشمزه مثلا مام درباری شدیم..شمام خونه هاتونو ..

حلوا درباری
حلوا درباری - مامان حناوحسام

حلوا درباری


شاید بخاطر داشتن پسته اسمشو گذاشتن درباری..خونمون دربار نیست ولی با تجربه این حلوای ساده وخوشمزه مثلا مام درباری شدیم..شمام خونه هاتونو دربار کنین🤗

مواد لازم برای تهیه حلوا درباری برای 6 نفر

  • مواد اصلی
  • آرد ۲ لیوان
  • پودر قند ۱/۵ لیوان
  • کره یا روغن جامد ۱۲۰ گرم
  • مغز پسته خرد شده ۱ پیاله کوچک
  • شکلات آب شده ۳ قاشق غذا خوری
  • پودر هل ۱ قاشق مربا خوری

نکته های مهم برای تهیه حلوا درباری

سعی کنین کره رو با روغن جامد جایگزین نکنین چون کره حلواتونو خوشمزه تر میکنه..

استفاده از شکلات آب شده سلیقه ایه..ولی من عین دستور درست کردم و براتون نوشتم..

مقدار پسته تو این حلوا اختیاریه هر چقدر زیادتر حلواتون خوشمزه تر..

سعی کنین پسته رو زیاد پودر نکنین تا برشهای حلواتون زیباتر بشه..درشت هم خرد نکنین چون موقع برش حلوا ممکنه بخاطر پسته های درشت حلواتون از هم بپاشه..

سعی کنین اول برش بزنین بعد از قالب درش بیارین

طرز تهیه حلوا درباری

1. آرد را الک کرده وتو تابه بریزین و روی شعله ی متوسط اجاق قرار می دهیم و به مدت حداقل 15 تا 20 دقیقه آرد را به آرامی روی شعله ی اجاق هم زده و تفت می دهیم و دقت می کنیم رنگ آرد تیره نشود سپس آرد را در ظرف دیگری الک میکنیم و پودر قندوپودر هل وکره را اضافه کرده و با پشت یک قاشق چوبی تمام مواد را به خوبی با هم مخلوط می کنیم تا یک مخلوط تقریباگوله گوله حاصل بشه .پسته خرد شده را اضافه کرده و مخلوط می کنیم. مواد حلوا را داخل یک قالب مستطیل که توش نایلون فریزر انداختیم پهن میکنیم و با پشت قاشق یا ته یک لیوان مخلوط را به خوبی درون قالب فشرده می کنیم و روی آن را صاف می کنیم و قبل از این که حلوا سرد شود به وسیله ی چاقو آن را داخل قالب به اندازه ی دلخواه برش می زنیم و قالب را به مدت حداقل دو ساعت داخل یخچال یا یه ساعت داخل فریزر قرار می دهیم سپس از یخچال خارج میکنیم و با شکلاتی که بنماری کردیم روی حلوا را تزیین می کنیم(من شکلات و ریختم تو فایلون فریزر ونوکشو یه ذره قیچی کردم ) و بعد از این که شکلات خودش را گرفت، حلوا را در ظرف مورد نظر چیده و سرو می کنیم

تصاویر تزئینات حلوا درباری

حلوا درباری
حلوا درباری - شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و نا آشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت : این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ ممنونم از نگاههاتون..دستور حلوا رو خواستین👇 حلوا درباری یچیزیم بگم..این دستور حلوا رو من خیلی وقت پیش فرستادم کلیپ برگر ...کلیپ برگر هم محبت کرد و15 اسفند به نمایش گذاشت..الان از لیست نمایشیها حذف شده ولی من تازه عکسشو تو پیجم گذاشتم..چون هدفم فقط تبلیغ کارو کسب امتیاز نیست..بلکه اشتراک دستورهای امتحان شده وخوشمزست.. ممنونم از همه همراهان بامرام وبا محبت🌹🌹 - مامان حناوحسام

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی:

نظرات کاربران

مصی — دوشنبه، ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۴
عالی وبیشتر شبیه حلوا خشکه اونم با طعم بادام.هندی و بادام پسته فندق گردو هل داره
عشق ❣ — دوشنبه، ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۰
عالی وبی نظیر
مامان راستین — دوشنبه، ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۸
واقعا درباری و پر مایه😉
تکخال — دوشنبه، ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۲
من حلوا خیلی دوست دارم ممنون از دستور
ندا کلوچه☕ — شنبه، ۲ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۹
ممنون از اشتراک دستور
zeinab — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۶
حتما امتحان میکنم جالب بود😋
سروش — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۹
جالبه کدبانو
aysssel — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۴
عالیه ‌گلم به به
حسنا — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۴:۳۵
به خاطر پسته هاش درباری شده. ممنون بابت دستور خوبت دوست گلم
Arezoo 1360 — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۴:۱۵
عااااالی و درباری 😍😍😍💝💝
فاطیما،دخترنقاشم — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۲:۵۴
واقعا محشر ودرباریه گلم👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👌😋
نیایش — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۵
افرین هنرمند
princess-food — جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۴
عالی بانو