قطاب روسی

– شیرینی خشک

قطاب روسی - کوک‌برگر

قطاب روسی


کوک‌برگر
قطاب روسی

(از دسته ی شیرینی خشک)

مواد لازم برای تهیه قطاب روسی برای 58 نفر

  • مواد اصلی
  • پودر قند برای تزیین به مقدار لازم
  • نمک 1/8 قاشق چای خوری
  • هل (پودر(اختیاری)) به مقدار لازم
  • دارچین (اختیاری) 3-2 قاشق مربا خوری
  • نمک 1/4 قاشق چای خوری
  • گردو (خرد شده) 1 لیوان
  • وانیل‏ 1 قاشق چای خوری
  • کره 220 گرم
  • پودر قند 1/2 لیوان
  • آرد 2/1/4 لیوان

نکته های مهم برای تهیه قطاب روسی

1)این کیک روسی پودر هل و دارچین ندارد اما اضافه کردن آن کیک را خوشمزه تر میکند.

2)اگر توپ های خمیری پیش از قرار دادن در فر شل بودند 10 دقیقه در فریزر قرار دهید تا خمیر خودش را بگیرید سپس در فر قرار دهید

طرز تهیه قطاب روسی

آموزش تهیه قطاب روسی

1. در ابتدای کار فر را با دمای 200 درجه سانتیگراد روشن کنید تا داغ شود.کره را نیز در دمای اتاق قرار دهید تا نرم شود.

مراحل تهیه قطاب روسی - تصویر 1

2. در ظرفی مناسب پودر قند ،کره، اسانس وانیل و در صورت تمایل دارچین و پودر هل را مخلوط کرده و با همزن بزنید تا یکدست شود .

مراحل تهیه قطاب روسی - تصویر 2

3. آرد و نمک را مخلوط کرده و 2بار الک کنید و به مواد بیفزایید.

مراحل تهیه قطاب روسی - تصویر 3

4. پس از اینکه مواد را مخلوط کردید و خمیر نرمی بدست آمد میتوانید گردوهای خرد شده را اضافه کنید.مواد را با قاشق و به نرمی مخلوط کنید.

مراحل تهیه قطاب روسی - تصویر 4

5. از خمیر کیک تکه هایی به اندازه گردو بردارید و با دست تان به شکل گرد حالت دهید و داخل سینی فر بچینید ، سینی را داخل فر که از قبل روشن کرده اید و گرم شده است به مدت 10 دقیقه قرار دهید.

مراحل تهیه قطاب روسی - تصویر 5

6. کیک ها را پس از خروج از فر سریع در پودر قند بزنید و اجازه دهید سرد شود.

7. بعد از سرد شدن دوباره کیک را داخل پودر قند غلتانده و سرو کنید

تصاویر تزئینات قطاب روسی

قطاب روسی - مرضیهsh
قطاب روسی - خیلی خوشمزه شد.اگه درست کردید حتما داخلش هل و دارچین بریزید - Delsa
قطاب روسی - قطاب ایرانی.محشرهشکر رنگی که روش ریختم رو خودم رنگی کردم - نفسم
قطاب روسی - Sisi
قطاب روسی - A.Tina
قطاب روسی - قطاب—یزدی—سنتی #شیرینی #دسر #عید #نوروز #بدون—فر #گردو #دارچین #قطاب مواد خمیر آرد 8 کیلو روغن جامد داغ 699 گرم بکینگ پودر 8 ق چ ماست شیرین 8 کاسه کوچک آبجوش به اندازه ای که خمیر به دسنت نچسبد مواد میانی پودر قند گردو آسیاب شده هل سابیده خمیر را درست میکنیم روغن باید داغ داغ باشد آرد را در لگن می ریزیم روغن داغ را اضافه میکنیم و با قاشق چوبی هم می زنیم ماست و اضافه میکنیم و هم می زنیم بعد آبجوش را اضافه میکنیم تا خمیر آماده بشه آخر بکینگ پودر را می ریزیم (خمیر باید نرم و لطیف باشد آب در حدی می ریزیم مه خمیر به دست نچسبد و لطیف باشد) خمیر را در نایلون فریزر می ریزیم و در جای گرم نگه می داریم این خمیر به استراحت نیاز نداره همان موقع شروع به درست کردن می کنیم فقط خمیر نباید سرد بشه کم کم در میاریم (خمیر را کنار بخاری نگه می داریم) پودر قند و گردو و هل را مخلوط میکنیم .از مواد بر می داریم گرد میکنیم وسطش رو با انگشت گود میکنیم و از مواد می ریزیم و می پیچونیم و در روغن جامد داغ سرخ می کنیم بعد از سرد شدن در پودر قند و هل می غلتونیم و در ظرف می چینیم بزرگوار از لطفتون یک دنیا ممنون دلتون شاد😘😘😘 - Maral Farhadi
قطاب روسی - تا منو دید خودش اومد طرفمو سلام احوالپرسی کردیم وگفت چه خبر گفتم اینطوری شده وکل جریانو گفتم گفت بیشتر بود.من وا رفتم گفتم همین الان پست کردم اتفاقا ماشین پستم همونجا بود وتمام سبدا وبسته ها رو برد.گفت ای دل غافل کاش صبر میکردی حالا که دو روز فرصت داشتی تمام راه داشتم به این فکر میکردم که ببینم کجا رو زدی .حالا که دیگه کار از کار گذشته ،امیدوارباش همه چی درست میشه.گفتم ممنون رفتم تو اتاقم هم غمگین بودم هم شاد،داشتم غصه میخوردم چرا رفتم پست ،ولی از اونطرف خوشحال بودم از اینکه گفته بود کل راه رو تو فکر من بوده اصلا شاید بخاطر من اومده. جلسات قران خونشون همچنان پابرجا بود ومن در رفت وامدها به وضوح میدیم که حاج خانم ریز میشه تو حرکات ورفتارم.روزی که مشخص شد کی کجا قبول شده رو هیچوقت یادم نمیره من پزشکی شهرمونو نیاوردم وبعدها فهمیدم فقط با اختلاف دونفر رد شدم. تمام روز اشکام بند نمیومد ،مامان وبابام کلی دلداریم میدادن.خاله زنگ زد برا فضولی وخبردادن اینکه غنچه پزشکی آورده.بابام گفت عیبی نداره بشین برا سال دیگه بخون،دیگه منفجرشدم گفتم اونوقت چه فرقی داره ده سال دیگه هم بخونم حاضری یه ریال خرج کنی،حاضری برا انتخاب رشته وراهنمایی خرج کنی،پولت به جونت بسته ،میدادی وقتی دستم رفت تو جیبم ده برابر پس میدادم.چرا چرانذاشتی یه شهر دیگه بزنم اصلا من صبح میرفتم شب میومدم دیگه دوزار ده شاهی پول اتوبوس ومینی بوس فقیرت میکرد،اینهمه دخترا میرن خوابگاه همه معتاد وفاسدن. نزاشتی حداقل به اون چیزی که خودت میخواستی وآرزشو داشتم برسم. پدرم توقع این حرفا رو از من نداشتم هیچوقت دربرابرش هیچ مخالفتی نکرده بودم.بلند شد ورفت..مادرم دلداریم میداد.دوروز لب به آب وغذا نزدم فقط یه گوشه افتاده بودم.حاج خانم اومد کلی بامن حرف زد شونه ها وپشتمو میمالید ودلداریم میداد .میگفت بخون براسال دیگه.همه زندگیت که درس نیست دوروز دیگه ازدواج میکنی شاید کلا شوهرت تمایلی نداشت کار کنی وتوافق کردین نری سرکار. وقتی رفت تو دلم گفتم شاید واقعا هادی دوست نداره برم سر کار.ولی من دلم میخواست دستم تو جیب خودم باشه وسختیای مامانمو نکشم هر چند تیپ زندگی حاج خانم اینا مشخص بود خیلی دست ودلبازن. کم کم خودموجمع وجور کردم،رشته دومم علوم آزمایشگاهی بود.تو شهر خودمون با بابام رفتیم ثبت نام.ی دوریم تو محوطه دانشگاه زدیم دانشکده علوم پزشکی رو دیدم قلبم فشرده شد،دانشکده ما تقریبا بهش نزدیک بود.23 حال وروزم کلا خوش نبود ولی بخاطر مامانم که کلی نگرانم بود وهمش تو چشمام نگاه میکرد وغصه میخورد سعی میکردم رو به راه بشم. گاهیم میرفتم تو فکر که بهتره به خودم برسم صورتم لاغر شده بود وزیر چشمام از غصه گود افتاده بود .حاج خانم میگفت همیشه راضی باش به رضای خدا شاید حکمتی تو کار بوده.باخودم میگفتم کدوم حکمت من در یکقدمی آرزوم بودم ،بابام چندتا ده هزارتومنی خرج نکرد تا بهش برسم. روز اول دانشگاه اتفاقی غنچه رو دیدم که با یه دختری میگفتن ومیخندیدن واز ماشینش که تازه عمو بعنوان کادو قبولی براش خریده بود پیاده میشدن.سرمو برگردوندم نبینن منو .اونا انقدر گرم حرف زدن بودن که اصلا متوجه من نشدن. رفتم سرکلاس با بچه ها اشنا شدم استاد اومد وتبریک گفت که سراسری قبول شدیم وگفت امیدواره ادامه بدیم تا دکترا واز مزایای رشتمون گفت.یکم حال دلم بهتر شد روزا میگذشت.یه روز مامان گفت حاج خانم اینا دارن خونشونو میفروشن میخوان برن جایی که پله نداشته باشه چون زانوی حاج آقا ساییده شده وخونشونم سواره پیاده است واذیت میشن.میرن یه خیابون بالاتر.ناراحت شدم ولی سریع سرمو انداختم پایین مامانم متوجه نشه.گفتم پس تو جلسه قرآنی که خیلیم بهش علاقه داری رو چکار میکنی.گفت نمیرن که اونطرف شهر یه خیابون دورتر میشن من ادامه میدم.دلم یکم اروم شد . حاج خانم اینا خیلی سریع خونه رو زیر قیمت بازار فروختن ورفتن البته حاج خانم اومد وضمن خداحافظی با یه لبخند معنی دار گفت درسته دور میشیم ولی دلامون اینجاست ان شاءالله بعدها بیشتر همو میبینیم. ترم یک تموم شد قبلا به خودم قول داده بودم که همزمان برا کنکور بخونم ولی انقدر درسا زیاد بود که فرصت نمیکردم،بعداز ترم یک دیگه بیخیال کنکور شدم وکتابا رو جمع کردم. گاه گاهی غنچه اینا میومدن خونمون ،گاهیم تو دانشگاه همو میدیدیم.یه روز که تو ایستگاه اتوبوس بودم یه ماشین وایساد وبوق زد سرم پایین بود ونگاه نمیکردم خیلی اتفاق می افتاد پسرا بوق میزدن ولی من نگاهشونم نمیکردم یه لحظه سرمو اوردم بالا غنچه بود گفت بیا بالا هر چی بوق میزنم چرا سرتو بالا نمیاری .سوار شدم گفتم فکر کردم مزاحمه.ماشینش جدید بود گفتم عوض کردی گفت اره اونیکی رو کوبیدم تو درخت بابام جاش اینو خرید گفتم آهان مبارکه گفت بریم بستنی بخوریم.گفتم مامان نگران میشه،موبایلشو دراورد گفت زنگ بزن موبایلش همرنگ ماشینش بود.شماره رو بدون پیش شماره گرفتم خندید گفت نه اینمدلی باید بگیری خجالت کشیدم که هیچی بلد نیستم.خبر دادیم ورفتیم - رامتین
قطاب روسی - قطاب با مغز پسته - زهرا پرده نشین
قطاب روسی - چند وقتی سرم ب جمع کردن وسایلم گرمه و اسباب کشی در پیش دارم این وسط یهو هوس قطاب کردمو خیلی یهویی برای اولین بار قطاب پختم مرسی کلیپ برگر خیلی خوب بود - حلمادخمل مامان
قطاب روسی - قطاب های من همین الان یهویی! لایکم کنید بچه ها - خانم آقا مرتضی

سوالات متداول

نمک در دستور پخت ۲بار نوشته شده چرا؟ یک چهارم و یک هشتم کدوم درسته؟

✅ ج سوال منم ندادن.

نظرات کاربران

sakineh$$ — چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۲
سلام خانوما من همین الان درست کردم واقعا عالی شد از بیرونم بهتر شد ممنون از دستور پختتون من اقام عاشق قطابه فک کنم کارم در اومده بازم ممنون عالی
ناشناس — جمعه، ۵ مهر ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۷
قطاب شیرینی فوق العاده‌ای هست حتما امتحانش کنین
خانم رضوی — سه‌شنبه، ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۵
دستوربی نظیریه، من درست کردم عالی شد
banoo — چهارشنبه، ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۳:۲۱
خوشبحالت
ام البنین اسدی — جمعه، ۲۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۶
ازکره مارگارین میشه استفاده کرد
دلووان — چهارشنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۵
بدشدکه این نه تخم مرغ داشت نه ماست نه اب پس اون اردچطوربپزه اونم تو ده دقیقه
ℳ?R — یکشنبه، ۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۱
عزیزم قطابی ک ماست و تخم مرغ داشته باشه اصلا دستور درستی نیس پس درست نکنید. این قطاب مخصوص شهرمونه اصلا ماست و تخم مرغ ناگداره بعدشم کلا قطابی ک ماست داشته باشه بعد دوروز طعمش افتضاح میشه
جانان — جمعه، ۹ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۴:۱۴
دقیقا همین طوره که شما میگین , من یک بار با دستوری که در اون ماست و تخم مرغ داشت درست کردم بعد 5 روز کپک زد ولی دستوری تخم مرغ و ماست نداره موندگاری بیشتری داره و برای عید مناسبه
محبوبه — دوشنبه، ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۷
ماست یا شیر یااب نمیخواد؟؟؟
خوشتیپ با احساس — سه‌شنبه، ۸ آبان ۱۳۹۷ - ۰۳:۲۲
شما غذای ایرانی را دارید به نام کشور روسیه به مردم یاد میدید
الهام — یکشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۳
عالی بود
الهام — یکشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۳
بینظییییییر بود ‌.عطر وطعم عالی
GISO — شنبه، ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۵
نمک در دستور پخت ۲بار نوشته شده چرا؟
یک چهارم و یک هشتم
کدوم درسته؟
محبوبه — پنجشنبه، ۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۰
ج سوال منم ندادن
GISO — شنبه، ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۴
سلام
طرز نگهداریش چطوریه؟
جای خنک یا ...؟
ظرف دربسته یا باز و ...؟
سارا — سه‌شنبه، ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۴
سلام من الان دارم میپزم ولی کره مواد وآب کرده چیکار کنم
خاتون — دوشنبه، ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳
لطفا یه خانوم یزدی، طرز تهیه قطاب یزد رو توو کلیپ برگر ارسال کنه. ممنونم
فرشته ابراهیمی — شنبه، ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۲
سلام به دوستای کلیپ برگری. بد نبود. واسه یبار درست کردن خوبه بد نیست
همسر آقا حمید — سه‌شنبه، ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۰
عالی
Delsa — دوشنبه، ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۳
حتما داخلش هل ودارچین بریزید.خوشمزه اش میکنه
مریم — جمعه، ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۵
عالی
elham — شنبه، ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۸
طعمی دلپذیر لایک حرف نداره
ali — جمعه، ۲۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۴
سلام از برنامه خوبتون ممنونم.
ولی حیف این همه مواد که برای قطاب روسی بکار بردم.
atefeh — سه‌شنبه، ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۱
مشخص است ی تکه سنگ است قطاب اینجور نمیشه که والله
نغمه — پنجشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۷
خیلی عالی و خوشمزه بود
شکوفه — جمعه، ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۴
محششششرررررههههه,20
،manijeh — جمعه، ۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۸
ممنون
مه سا — سه‌شنبه، ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۰
خوشمزه بود. فقط یه سوالی دارم شیرینی که من درست کردم خشک شده بود.این شیرینی کلا خشک یا ایراد از پخت منه؟
زهره — سه‌شنبه، ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۶
عالی بود ما همون شب تمام کردیم
فاطمه — سه‌شنبه، ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۵
شیرینی خیلی خوشمزه ایه عالی عالی
lila — چهارشنبه، ۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۲
تشکر از شما
Fateme — جمعه، ۳۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۴
خوشمزست