کتلت نخود

– کتلتها انواع مختلفی دارند..این مدلشم واقعا خوشمزست..

کتلت نخود
کتلت نخود - مامان حناوحسام

کتلت نخود


کتلتها انواع مختلفی دارند..این مدلشم واقعا خوشمزست

مواد لازم برای تهیه کتلت نخود برای 4 نفر

  • مواد اصلی
  • نخود (خیس خورده) ۱ پیاله متوسط
  • گوشت چرخ کرده ۱ پیاله کوچک
  • تخم مرغ ۱ عدد
  • آرد سوخاری ۱ قاشق سوپ خوری
  • پیاز متوسط ۱ عدد
  • لپه‎ ۱/۲ پیاله
  • نمک و فلفل به مقدار لازم
  • پیازچه ۲ شاخه
  • روغن به مقدار لازم

نکته های مهم برای تهیه کتلت نخود

وجود پیازچه تو این کتلت اختیاریه میتونین حذفش کنین..

با این مقدار مواد برای 3 تا 4 نفر کتلت خوشمزه دارین..

خیس خورده نخود یک پیاله متوسط هست نه خشکش

طرز تهیه کتلت نخود

1. ابتدا نخودو لپه را از شب قبل خیس می کنیم. میذاریم آبکش خوب که آب اضافه اش رفت دو بار چرخ می کنیم..

2. حالا پیاز رو رنده میکنیم وآبش رو میگیریم..بعد ازاین کار تمامی مواد به غیر از روغن را به نخود و لپه چرخ کرده اضافه می کنیم و با هم خوب ورز می دهیم.

3. دقت کنید که مایع کتلت نباید شل باشه تا بتونید خوب توی دست فرم بدید..در نهایت کتلت های فرم داده شده را تک تک داخل روغن داغ سرخ می کنیم

تصاویر تزئینات کتلت نخود

کتلت نخود
کتلت نخود - سلام عزیزان ، اینم کتلتهای من ،ممنونم از مامان حنا وحسام عزیزم به خاطر دستور خوبشون،من کمی عدس هم به مواد اضافه کردم عالی شد،ببخشید کیفیت عکسها خوب نیست ،من چند بار درست کردم و خانواده پسندیدن،ممنونم از برنامه کلیپ برگر - ستاره و سارا
کتلت نخود با برنج زعفرانی
کتلت نخود با برنج زعفرانی - توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر... بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته لحن و عبارت " برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میکرد. خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر ھم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر.. بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت : - بچه پامنار بودم. گندم و جو می فروختم.خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم. دیگر تحمل بقیه صحبت هایش را نداشتم. شناخته بودمش. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم. 👤دکتر عبدالوهابی (استاد آناتومی دانشگاه تهران) ممنونم خانم گلا که همراهیتونو با عشق ثابت میکنید..⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ دستور کتلت نخود تو دستور پختام هست - مامان حناوحسام
کباب تابه ای
کباب تابه ای - گویند در عهد موسی علیه السلام خانواده ای بی نهایت فقیر که متشکل از یک زن و شوهرش بود، زندگی می کردند. سال ها بود که با فقری بی امان دست و پنجه نرم می کردند. با وجود سختی ها و تلخی های زندگی، صبر داشتند. شبی از شب ها در حالی که زن و شوهر بر رخت خواب دراز کشیده بودند، فکری به ذهن زن رسید. زن گفت: مگر موسی علیه السلام پیامبر خدا نیست؟ شوهرش گفت: بله. زن: چرا نرویم نزد او و از سختی های زندگی برایش نگوییم. و از او بخواهیم که حال ما را برای خداوند متعال باز گوید و از او بخواهد که در زندگی مان گشایشی بیاورد. بلکه ادامه زندگی مان با خوشی و در رفاه سپری شود. شوهر گفت: بسیار عالی است. صبح اول وقت رفتند به محضر حضرت موسی علیه السلام و از سختی های زندگی شان گفتند. موسی علیه السلام به ملاقات پروردگار رفت و حال آن خانواده فقیر و نیازمند را بازگو کرد. خداوند سمیع و علیم است و از ذره ذره کاینات با خبر است. خداوند متعال به موسی علیه السلام گفت: به آن ها بگو از فضل خودم آن ها را ثروتمند می کنم البته تا یک سال. پس از گذشت یک سال دو باره به حالت اول باز گردانده می شوند. حضرت موسی علیه السلام پیام خداوند متعال را به آن ها رساند. زن و مرد بسیار خوشحال شدند. رزق و روزی فراوان از راه رسید. زود ثروتمند شدند. با گذشت زمان زندگی شان از این رو به آن رو شد. باری زن به شوهرش گفت: ای مرد این را می دانی که قراره یک سال از این سفره الهی استفاده بکنیم. پس از یک سال همان آش و همان کاسه؛ دو باره فقر و نداری به سراغمان می آید. شوهر گفت: بله. چاره چیست؟ زن گفت: بیاییم این ثروت را در راه خیر استفاده کنیم و به بندگان خدا نفعی برسانیم. اگر برای مردم خدمت کنیم، وقتی که فقر به سراغمان آمد، نیکی ما را بیاد می آورند و نمی گذارند که ما فقیر باشیم. شوهر گفت: درست گفتی. فعالیت های خیریه شان شروع شد. سر دو راهی، خانه ای برای استراحت مسافرین ساختند. از هر طرف خانه خود، درهایی به راه های عمومی باز کردند. هفت راه بودند. بنابر این هفت در باز کردند. هر کسی که از این راه ها می آمد و می رفت از او استقبال می کردند و به او غذا می دادند. در بیست و چهار ساعت دیگشان روی آتش بود. کار آن ها نیکی کردن به مردم بود. حضرت موسی علیه السلام از دور زندگی شان را زیر نظر داشت. یک سال گذشت و خبری از فقر نبود. زن و شوهر همچنان مشغول غذا دادن به مردم بود. آن ها چنان غرق در خدمت رسانی بودند که مهلت یک ساله را فراموش کردند. آن سال گذشت و سال جدید از راه رسید؛ اما همچنان رزق و روزی بر آن ها می ریخت. موسی علیه السلام تعجب کرد و از خداوند متعال راز این ماجرا را پرسید. خداوند به موسی گفت: یک دری از درهای رزقم را برای آن ها گشودم؛ اما آن ها هفت در گشوده اند و به بندگانم غذا می دهند. ای موسی شرمم آمد از اینکه در را بر آن ها ببندم. چطور بنده ام از من بخشنده تر باشد. ببخشید تا ببخشد خدای بخشنده - مامان حناوحسام
افطاری ساده من وهمسری تو روز اول ماه رجب
افطاری ساده من وهمسری تو روز اول ماه رجب - هادی اگر تو باشی که کسی گم نمیشود..شهادت امام علی النقی(ع) رو محضر شما بزرگواران تسلیت عرض میکنم..سفره افطار ساده مام که بنظرم نیازی به نمایش گذاشتن نداشت..صرفا بخاطر این فرستادم که شاید وسط اینهمه دل نگرانی ودلآشوبگی یه نفر با دیدن این افطاری بخواد جزو **واستعینوا بالصبر والصلاه** یاریگیرندگان از روزه ونماز باشه.. ممنون بخاطر نگاهتون ووقتی که برا خوندن کپشنهام میذارین🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹..بعضی مخلفات سفره هم پشت دوربینه..واقعیتش بیحالی اجازه نمایش بهشونو نداد😥 - مامان حناوحسام

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی:

نظرات کاربران

مهدی — شنبه، ۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۸
خیلی عالی
عقیق — یکشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۶
سلام، من درست کردم، خیلی خشک و ترد شد، خودم زیاد خوشم نیومد ولی آقای همسر کلی کیف کردن و فرمودن همیشه اینجوری درست کن!
ممنون از دستورتون🌷💐🌷
فاطمه..69 — یکشنبه، ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۹
دوست عزیز میشه از لپه استفاده نکرد ممنون میشم سریعتر جواب بدید.
مامان حناوحسام — یکشنبه، ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۴
بله میشه..
فاطمه..69 — یکشنبه، ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۱
متشکر..
sahar — پنجشنبه، ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۵۹
👍👍👍
ƒムε乙εみ — سه‌شنبه، ۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۵
سلام میشه لپه نریخت؟
minoo — چهارشنبه، ۲۶ تیر ۱۳۹۸ - ۰۳:۵۷
عالی .ما هم درست میکنیم.ولی با نخود پخته .مزه ش شبیه فلافله تقریبا.
خدایـــــا..... — سه‌شنبه، ۲۵ تیر ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۳
حتما خیلی خوشمزه میشه😋😋
sofiya — یکشنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۴
عالی
taraneh — یکشنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۹
عالیه فقط راهی وجود داره کتلت با روغن کمتر سرخ کرد؟من عاشق کتلتم اما بخاطر جذب روغن بالایی که داره نمیتونم بخورم
سلنا گومز — شنبه، ۲۲ تیر ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۳
عالیه
رها بانو — جمعه، ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۶
باید خوشمزه باشه
چون ما هم که کتلت درست میکنیم همیشه آرد نخود بهش میزنیم
کوثر سادات — جمعه، ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۵
فوق العاده است
homamansouri — جمعه، ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۴
عالی
Mehrdaneh — پنجشنبه، ۲۰ تیر ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۲
👍👍👌👌👌