یلدا و...پفیلا و
– خیلی جالبه ...دوست داشتین بخونید روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛روی تابلو خواند..
یلدا و...پفیلا و
خیلی جالبه ...دوست داشتین بخونید
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم،لطفا کمک کنید.»
روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت،نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن رو برگرداند و اعلان دیگری را روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او انداخت و آن جا را ترک کرد.
عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.مرد کور از صدای قدم های او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته،بگوید بر روی آن چه نوشته است؟
روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد
مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است ولی من نمیتوانم آن را ببینم!!
نتیجه:
وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید،استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد...
زندگیاتون پر از زیبایی بهار
----
زمستون بر همتون مبارک کلیپ برگریای گل..
کارای یلداییتونو دیدم..لذت بردم...الهی که همیشه به خوشیا کنار عزیزانتون باشین..
مامان حنا دوستتووووووون داره یه عاااالمه..
بخاطر نگاه ومحبت کلامتونم یدنیا ممنووووووونم⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
برای نمایش طرز تهیه کامل از تمام مراحل تهیه پاپ کورن و پنیر اینجا کلیک کنید
برای نمایش همه ی غذاهای کانال مامان حناوحسام اینجا کلیک کنید