چای چربی سوز

– حکایت حسادت یا حماقت روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد. این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار..

چای چربی سوز
چای چربی سوز - عسل بانوArezoo

چای چربی سوز


حکایت

حسادت یا حماقت

روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد

این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار معاش می کردند، همچون دو روی یک سکه جدانشدنی به نظر می رسیدند

پادشاه که آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی کند. پس به هر کدام پیشنهاد کرد آرزویی کنند

ابتدا خطاب به دوست کوچک تر گفت: به من بگو چه می خواهی قول می دهم خواسته ات را برآورده کنم

اما باید بدانی من در قبال هر لطفی که به تو بکنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم کرد!
دوست کوچک تر پس از کمی فکر با لبخندی به او پاسخ داد: «یک چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!»
حسادت اولین درس شیطان به انسان احمق است!
99/9/9

تصاویر تزئینات چای چربی سوز

چای چربی سوز - تصویر 1 - حکایت

حسادت یا حماقت

روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد.
این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار.. - عسل بانوArezoo
چای چربی سوز - تصویر 1 - حکایت حسادت یا حماقت روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد. این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار.. - عسل بانوArezoo
چای چربی سوز - تصویر 2 - حکایت

حسادت یا حماقت

روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد.
این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار.. - عسل بانوArezoo
چای چربی سوز - تصویر 2 - حکایت حسادت یا حماقت روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات کرد. این دو دوست بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار.. - عسل بانوArezoo

برای نمایش همه ی غذاهای کانال عسل بانوArezoo اینجا کلیک کنید

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: