دسر شیر عسلی

– مرد نشسته بود لب ایوون و داشت استکان چندم چایی رو میخورد،که زن از دور پیداش شد،تند راه میرفت و سبد بزرگ پر از پرتقال هم دستش بود،رفت و سب..

دسر شیر عسلی
دسر شیر عسلی - Dr__banoo

دسر شیر عسلی


مرد نشسته بود لب ایوون و داشت استکان چندم چایی رو میخورد،که زن از دور پیداش شد،تند راه میرفت و سبد بزرگ پر از پرتقال هم دستش بود،رفت و سبد و ازش گرفت،گف میگفتی خودم میومدم میاوردم،خندید،گف تا تو میخواستی بیای شب شده بود،دستاشو گرفت،رد سبد روی دستاش مونده بود،بوسیدشون،بوی پرتقال تازه میدادن

یک مماس

برای نمایش همه ی غذاهای کانال Dr__banoo اینجا کلیک کنید

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: