کباب تابه ای #چالش عکس قدیمی
– چالش_عکس_قدیمی سلاممممم دوستان عزیزم فرجامتون نیک❤ این عکس چالش بنده تقدیم به مدیر پر ذوق این چالش زهرای عزیزمممم خوب برم سراغ عکس اقا..
کباب تابه ای #چالش عکس قدیمی
چالش_عکس_قدیمی
سلاممممم دوستان عزیزم فرجامتون نیک❤
این عکس چالش بنده تقدیم به مدیر پر ذوق این چالش زهرای عزیزمممم
خوب برم سراغ عکس اقا روزی که زهرا جون عکس کردند زود برنامه چیدم گفتم میرم خونه ی عزیزم و هرچی نوستالژی جمع میکنم میارم
رفتم خونه عزیز گفتم عزیز هرچی داری بده ببرم اقا والا بخدا میشستم تو خونه تا خودش برام بیاره تا منم برای مادرش ختم قران میکردم خیلی جلوتر بودم 🤣🤣
گفت بیا این گربه از مادرم بهم رسیده مجسمس (توعکس دقت کنید روی میز جلو چراغ)عزیز جان تروخدا خواستی تکونش بدی این ور اونورش کنیش یه صلوات برای مادرم بفرست سرتونو در نیارم هرچی داد گفت یادت باشه برای پدر بزرگت فاتحه بخونی اینو نگاش کردی حاجت قلبی منو بخوایی😮دیگه یه سینی قدیمی با استکاناش و قندونش ،چراغ گردسوز،دیس ،ظرف و ظروف قیمتی اینارو ازشون گرفتم خیلی تاکید کرد خیلی مراقب باش اگه شبا من اینارو نوازش نکنم خوابم نمیبره عزیزم اصالتشو قمی چندتام فحش با لهجه قمی داد 🤦♀️
بخدا که تا خونه مامانم بامصیبت وحشت کلی احتیاط بردم😰
دیگه شب که اومدم سوار اسانسور بشیم برم خونمون چشمتون روز بد نبینه شیشه گردسوز خورد به در اسانسورو شکست بابام که خواب بود پرید که یا خدا چراااا اخه میری امانت میگیری حالا من چیکار کنم بخدا که اومدم خونه کل دنیا سرم اوار بودشب تا صبح خواب میدیم عزیز داره خفم میکنه انقدکه وحشت داشتمم😱😱😰
فردای اون روز بخدا که کل تهران زیر پا گذاشتم بازار بزرگ مروی بازار صالح ابادکه خداروشکر بعداز کلی نذرو نیاز پیدا شد تو عکس نگاه کنید هست دیگه بهش زنگ زدم گفتم قضیه رو😁عموم گفت خسته نباشید سرکوچمون میفروخت چرا بخودم نگفتی😑
خلاصه این عکس پراز زحمت و وحشت بود برام ببخشیدسرتون درد اوردم ولی خواستم بگم با چه زحمتی در چالش شرکت کردم .🤣🤣🤣🤣چقدم صلوات فرستادم
همه چی در عکس حتی پرده همه اش نوستالژی پرده برای سی سال پیش😁
دوستتون دارممم عزیزایی من