ویفر حلوایی

– کنارش ایستادم اروم نگام کرد و گفت: خیلی خوب میرقصی یا نه بهتره بگم میرقصین اروم خندیدم و گفتم: ممنون عزیزم باز هم با آرامش پرسید: راستی ب..

ویفر  حلوایی
ویفر حلوایی - وروجک○○○♡

ویفر حلوایی


کنارش ایستادم اروم نگام کرد و گفت: خیلی خوب میرقصی یا نه بهتره بگم میرقصین

اروم خندیدم و گفتم: ممنون عزیزم

باز هم با آرامش پرسید: راستی بچه ندارین؟

با تعجب به خودم اشاره کردم و گفتم: من!!!

چشماشو رو هم گذاشت و گفت: اره خوب

اروم و مشکوک گفتم: مغز خر خوردی!؟

اول متوجه نشد که چی گفتم ولی یهو نخودی خندید: عزیزم بچه خییلی شیرینه من که از شیرینیش لذت میبرم

چشمامو کوچیک کردم: نه مثل اینکه واقعا مغز خر رو خوردی؟!!

اخمشو کشید در هم و گفت: وا الای جان چی شده خوب بگو منم بفهمم
لبخندمو کنترل کردم: سحر میگم شما ها رسمتونه دختر قبل از ازدواج و شوهر کردن بچه دار بشن
خیره نگام کردبعد چشماش از حدقه در اومد: نه بابا

با لبخند گفتم: عزیم پس چرا میگی

اروم نگام کرد: پس یعنی هنوز نامزدی

داشتم عصبی میشدم: وای سحر من نه نامزد دارم نه نه بچه

بی خیال گفت: باشه من دراز گوش

اینبار من تعجب کردم: دختر چرا داری برای فهمیدن مقاومت میکنی چرا اصلا باور نمیکنی

حق به جانب نگام کرد: پس اونی که باهاش رقصیدی کیه.؟ هان؟

لبام کش اومد: اون میلاده عشقمه دایی جونمه

ابرو هاش بالا پریدن: اوووو من فکر کردم همسرته شرمنده
بی خیال گفتم:

نه بابا شرمنده چیه

بعد هم کیک رو که خدمت کار اورده بود گرفتیم و باهم به سمت مبل رفتیم نشستیم

برای نمایش همه ی غذاهای کانال وروجک○○○♡ اینجا کلیک کنید

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: