پاستای ساده

پاستای ساده

امروز خیلی دلم گرفته بود ، البته هنوز هم

از صبح حال خوبی نداشتم
هربار که حادثه ای رخ میده من رو به یاد مرگ نزدیک تر میکنه ، پلاسکو ، سانچی ، کوه دنا ، زلزله

یکی از اقوام نزدیک مون همیشه به مادرم و خاله هام نیش و کنایه میزد که شما برای پول پسراتون رو فرستادید جنگ با داعش ، زخم زبون میزد و میگفت من موندم مگه شماها مادر نیستید ؟؟
احساس ندارید ؟؟؟ چه طور دلتون میاد بچه تون رو بفرستید توی دهان دشمن و خطر و آخرش مرگ
مادر من هیچ وقت جوابشو نمیداد همیشه با خنده و شوخی میگذشت از این موضوع ، خاله هام همین طور
یه روز ساعت 5 ، غروب روز پنج شنبه، ابراهیم ، یکی از پسرخاله های مدافع حرمم و برادر همسرم ، در حین تفکیک و خنثی سازی تله های دشمن شهید شد
اون خانمی که براتون ازش گفتم ، به شدت خاله ی منو به رگبار انتقاد بست ، که خیالت راحت شد ؟؟؟؟؟ جوونه دسته ی گل پرپر شد!!!!!!
و با نگاهای معترض به مادرم میگفت که تو دیگه نذار پسرت بره
خلاصه سیل انتقادها به سمت ما روانه شد که چرا پسراتون رو به خاطر پول فرستادید جنگ
----
دوماه پس از شهادت پر افتخار و دلیرانه ی ابراهیم ، پسر 20 ساله ی اون خانم در کمال آرامش و دور از جنگ از بالای پشت بام به زمین افتاد و جان باخت

برای نمایش طرز تهیه کامل از تمام مراحل تهیه پاستای ساده اینجا کلیک کنید

برای نمایش همه ی غذاهای کانال خانم آقا محمدم اینجا کلیک کنید