مرغ سرخ شده.گوجه.برنج وته دیگ.. ((بیشمارترین لایکو از لبخندشوهرم گرفتم))

– عاشق مرغ سرخ شده م و همچنین تاج سرم (شوهرم) یه روزآروم و خوب که گرم بود مث جنوب وقتی آقامون خواب بود دل اینجانب بی تاب بود دلم میخواست یه ج..

مرغ سرخ شده.گوجه.برنج وته دیگ*.. *((بیشمارترین لایکو از لبخندشوهرم گرفتم))

عاشق مرغ سرخ شده م
و همچنین تاج سرم (شوهرم)
یه روزآروم و خوب
که گرم بود مث جنوب
وقتی آقامون خواب بود
دل اینجانب بی تاب بود
دلم میخواست یه جوری
حتی با قند و قوری (منظور چای)
شادش کنم اساسی
بنده هم که احساسی
رفتم تو فکر یه لحظه
یه لحظه دروغ محظه (بیشترتر خخخ)
رسیدم تو فکرم به مرغ
خود مرغ، نه تخم مرغ
میدونستم که میشه سورپریز
دست بکارشدم تندوتیز
مرغارو کردم طعم دار
رفتم شدم غرق کار
با ادویه جات.آبلیمو
باعشق میشه کردجادو
گوجه هارو دادم برش
زدم نمک.فلفل بهش (یکم هم ابلیمو..اختیاری)
برنجم درست کردم فوری
کاش میدیدین حضوری
بوی مرغ پیچید تو خونه
منو که کرده بود دیوونه
یهو آقا بیدار شد
خیلی خوشحال انگارشد
لبخند رولبهاش نشست
در خستگی رو روم بست
غذام ساده بودولیکن
سادگی جذابه میگن